معنی زد و بند
لغت نامه دهخدا
زد و بند. [زَ دُ ب َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) زدن وبستن. ساخت و پاخت. بند و بست. توطئه. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) زدن و بستن، ساخت و پاخت بند و بست توطئه.
زد و بند چی
(صفت) ساخت و پاخت کننده توطئه گر.
حل جدول
باندبازی
گاوبندی
گاوبندی، باندبازی
گاو بندی، باند بازی
گاوبندی، زد و بند
تبانی
گاوبندی ، زد و بند
تبانی
فارسی به انگلیسی
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
73